مزاج ها اساس و پایه طب را تشکیل می دهند و به قول ابن سینا کسی که طبایع و
مزاج ها را بلد نباشد، پزشک نیست انسان ها به دلیل طبایعی که دارند متمایز
از یکدیگر بوده و دارای خصوصیات و ویژگی های منحصر به فردی می باشند که در
برخورد و رفتار با آنها و نیز در درمان بیماری ها طبع ویژه هر کس باید
مدنظر قرار گیرد. به همین
دلیل است که نوع خاصی از دارو که برای یک نوع بیماری تهیه شده، در برخی
افراد موثر و در برخی دیگر بی اثر است و اینجاست که پزشک با شناسایی و
تشخیص طبع و مزاج هر بیمار، می تواند داروی موثر را تجویز نماید. همان طور
که می دانید، بنا به گفته اطبا یونان قدیم چون بقراط، جالینوس و … و نیز
اطبا بزرگ ایرانی چون بوعلی سینا، رازی و … در انسان ۴ طبع وجود دارد: ۱) طبع سودایی ۲) طبع بلغمی ۳) طبع دموی(خونی) ۴) طبع صفراوی نحوه
تشکیل این چهار طبع به این صورت است که: بعد از خوردن غذا، ترشحات معده بر
آن اثر می کند و تغییراتی را ایجاد می کند و غذا به صورت مایع غلیظی درمی
آید که این مایغ غلیظ را کشکاب (کیموس) می گویند، وقتی این مایع غلیظ وارد
روده می شود از طریق عروق ماساریکا جذب و داخل کبد می شود و در آنجا پخته
می شود ( متابولیزه شدن) این اخلاط وقتی در کبد پخته می شود وارد گردش خون
شده و با اندک تغییری در خون ( اکسیژن گیری و افزوده شدن هورمون ها و …) در
بافت های بدن جذب می شود. اما اگر
اخلاط در کبد به خوبی پخته نشود و به اصطلاح حکما خام یا نیمه پخته بماند،
قابل جذب نبوده و آنها را اخلاط فاسده، مضره یا غریبه می نامند و بر این
اساس که کدامیک از مواد چهارگانه مورد احتراق و سوخت و ساز قرار نگرفته
باشند بیمار دارای غلبه همان خلط خواهد شد. مثلا اگر احتراق بلغم ناقص باشد
طبع بیمار بلغمی است و اگر احتراق سودا ناقص باشد طبع بیمار سودایی می
باشد و … این چهار
خلط در بدن جایگاه مشخصی دارد، سودا در طحال، صفرا در کیسه صفرا، خون در
کبد و بلغم در کل بدن ( لنف) ذخیره می شود. در درمان
بیماری ها، سعی بر آن است که مزاج افراد را به اعتدال نزدیک کنند مثلا اگر
مزاج فردی سرد و خشک است دارو و غذاهای گرم و تر به وی تجویز کنند تا به
اعتدال نزدیک شوند مزاج تر یعنی میزان آب زیاد است و مزاج خشک یعنی میزان
آب کم است. هرچیزی که
( حالات روحی روانی و یا انواع داروها یا غذاها و خوراکی ها) در بدن انسان
باعث شود که گرمی بدن یا احساس گرمای بدن بیشتر شود ( بدون آن که درجه
حرارت بدن بالا رود) دارای طبع گرم و عکس آن دارای طبع سرد است. هر یک از
طبایع دارای آثار عینی و ویژگی های قابل مشاهده جسمی و نیز حالات خاص روحی و
عصبی می باشد که در زیر برخی از موارد ذکر می شود: ۱) دموی ( گرم و تر) شیرینی
طعم دهان، سنگینی سر، سرخی رخسار و زبان، سستی در اعضا، میل به خواب،
خمیازه، دمل و جوش، خون ریزی بن دندان ها، سرخی ادرار، درد سینه و حلق،
تنگی نفس، احساس گرما در بدن، کف دست گرم، خوش بین، شعردوست، عاشق پیشه،
اهل ریسک، کینه ورز نیستند، کمتر عصبانی می شوند و فوری عصبانیتشان فروکش
می کند. ۲) صفراوی (گرم و خشک) تلخی
دهان، زردی رنگ بدن و زبان و چشم ها، خشکی بینی، تشنگی مفرط، قی و سوزش
سرمعده، بی خوابی، تخلیل و رویای زرد، ترش رویی، خشم، پرخاشگری، بی تابی،
زردی ادرار، ترکیدن دست و پا، جوشش دهانه معده، درد پهلوها، احساس سوزن
سوزن شدن بدن، تندی تنفس، ضعف، خشکی و لاغری خاص اندام ها، احساس گرما در
بدن. ۳) بلغمی (سرد و تر) ترشی
دهان، سفیدی، نرمی، سستی پوست بدن، ضعف گوارش، افزایش بزاق دهان، خواب
زیاد، کندی حواس، رقیق شدن آب بینی، تخیل اشیای سفید، شل صحبت کردن، خستگی
زیاد، زبان باردار و مرطوب، سفیدی ادرار، سفید شدن ریش و مو قبل از پیری،
بدن و کف دست سرد، بدگمانی، بدبینی، بی قیدی، کند ذهن و کند فهم، ابتلا به
بیماری های رطوبتی و سکته، نظم گرا، ریسک نمی کنند، پایبند به قانون هستند. ۴) سودا ( سرد و خشک) شوری
دهان و بی حوصلگی در حرف زدن، شنیدن حرف دیگران، تیرگی رنگ رخسار، لاغری،
بیزاری از سر و صدا، ترس از مرگ، تندخویی، زودرنجی، تشویش، غضب، بیقراری،
اشتهای کاذب، سوزش سرمعده، فکر و خیال، هراس بی سبب، تردید و دودلی، تنهایی
و گوشه گیری، اندیشه های بد و خیالات حزن انگیز، وسواس، بی خوابی، رویای
سیاهی در خواب، اگر سودا وارد مغز شود باعث ضعف اعصاب می شود، ترس، مردم
گریزی، سستی نبض، فرو رفتن چشم ها، خودکشی، پر مو بودن بدن، کف دست سرد،
رویاهای مهیج و کابوس، یبوست مزاج، تاثر از اتفاقات و اندیشه های بد غصه
دار و بی ثبات. حکما
معتقدند که تغییر مزاج سودایی خیلی مشکل است و نیز معتقدند که بلغم راس
بیشتر بیماری هاست و عسل را یکی از خوراکی های مهم بلغم زدا می دانند.لازم
به ذکر است که هر یک از اجزای بدن نیز دارای طبع خاصی می باشد. مثلا شادی
ها گرم، امید گرما آفرین، ناامیدی و غصه و کینه سرد است. مواد غذایی گرم و تر، دموی، باد، خونی، بهاری: لبنیات: ماست چکیده، کره محلی، شیر محلی تازه گاو و شیر گوسفند صیفی جات: خربزه، خیار چنبر، طالبی و گرمک میوه ها: آناناس، انجیر تازه و خشک، انگور، خرما، قیسی، گیلاس، گلابی، سیب شیرین، مویز، موز، بالنگو، اقسام توت و کشمش ریشه ها: انواع ترب، زردک، سیب زمینی ترش، شلغم و هویج حبوبات: گندم و اقسام لوبیا گوشت ها: میگو، مرغ محلی، جگر سیاه و سفید، پاچه، بره، بوقلمون، زبان و چشم مغزهای گیاهی: بادام درختی شیرین، بادام زمینی، تخم طالبی، تخم خربزه و کنجد متفرقه: شیره انگور، روغن کنجد، روغن بادام تلخ، ارده، روغن گاو، دنبه، سمنو و خاکشیر مواد غذایی گرم و خشک، صفراوی، آتش، تابستانی: لبنیات: پنیر کهنه صیفی جات: بادنجان و فلفل سبز میوه ها: انبه، به، زیتون و نارگیل ریشه ها: چغندر، پیاز، سیر، کلم قمری و موسیر سبزی ها:
برگ چغندر، پونه، نعناع، پیازچه، ترخون، ریحان، مرزه، شاهتره، شوید،
شنبلیله، گزنه، اقسام کلم بستانی، تره تیزک(شاهی)، جعفری، رازیانه، کرفس،
مارچوبه، تره و تره فرنگی حبوبات: جوی دو سر(چاو دار)، لپه، نخود و برنج کته ای گوشت ها: آهو، اردک، بلدرچین، بنگشت، کمتر، شتر، خروس، شترمرغ، کباب و دل مغزهای گیاهی: بادام هندی، بادام درختی تلخ، بادام کوهی، پسته، پسته کوهی، تخم آفتابگردان، چلغوز، گردو و فندق ادویه ها:
آویشن، اسپند، چای سبز و سیاه، خردل، دارچین، فلفل، گلپر، زردچوبه،
زنجبیل، زنیان، زیره، انسیون، کاکائو، زعفران، سیاهدانه، وانیل، نمک و هل متفرقه: سیلو، عسل، شکر سرخ یا سفید، عرق بهارنارنج، روغن زیتون و سرخ کردنی ها مواد غذایی سرد و خشک، سودایی، خاک، پاییزی: لبنیات: کشک و قارا میوه ها:
ازگیل، تمشک، آلبالو، انار ترش، سنجد، بالنگ، سیب ترش، نارنج، لیمو ترش،
لیمو عمانی، گریپ فروت، غوره، کنار، ذخال اخته، به ترش، زرشک، زالزالک، شاه
توت و تمر هندی سبزی ها: ترشک، ریواس و گشنیز حبوبات: ارزن، بقله خشک، برنج آبکش، جو، ذرت، عدس و ماش گوشت ها: گاو، بز، قلوه، سیرابی و شیردان مغزهای گیاهی: بلوط خوراکی و شاهدانه ادویه ها: سماق، نشاسته و قهوه متفرقه: سرکه، شکر فراوری شده صنعتی، آبغوره و انواع روغن صنعتی (کانولا، ذرت، کلزا، نباتی، جامد) مواد غذایی سرد و تر، بلغمی، آب، زمستانی: لبنیات: پنیر تازه، خامه، دوغ، ماست، سرشیر و شیر پاستوریزه صیفی جات: خیار، اقسام کدو، گوجه فرنگی، هندوانه و کدو حلوایی میوه ها: توت فرنگی، آلو، آلوچه، پرتقال، انار شیرین، زردآلو، شفتالو، شلیل کوهی، لیمو شیرین، نارنگی، هلو، کیوی و آب فشرده انار ریشه ها: سیب زمینی سبزی ها: اسفناج، بامیه، خرفه، قارچ خوراکی، کاسنی، کاهو و لوبیا سبز حبوبات: بقله تازه و نخود سبز گوشت ها: انواع ماهی و مغز گوسفند مغزهای گیاهی: تخم کدو، به دانه، تخم هندوانه و خشخاش متفرقه: اسفرزه، گلاب و ماء الشعیر منبع: سایت سینای سلامت
| ||||||||||||
۱۳٩٠/۱/۱٠ |
دموی مزاج ها |
دموی مزاج ها
از جنس هوا و گرم وتر است
وبرای رساندن غذا واکسیژن به سلولها لازم است .و اگر زیاد شود مزه دهان
شیرین می شود- سر سنگین شده – – چرت زدن - کم حواس –کش آمدن آب دهان –
زبان قرمز می شود مثل آنکه رب انار یا زرشک خورده باشد و بدن دچار خارش و
دمل و جوش ریز بیشتر در گردن و بین دو کتف شده از لثه خون می آید و مضطرب
میشود.
پر خوری - بادمجان – غذای نشاسته ای – آب یخ –شیرینی - غذای ممنوعه ناشتا (خاک شیر - بالهنگ – تخم ریحان – تخم مل – قدومه شیرازی – بالنگو – اسفرزه) درمان:
غذاهای مضر برای افراد دموی مزاج
| |
۱۳٩٠/۱/۱٠ |
بلغمی مزاج ها |
بلغمی بدن علیه خودش انقلاب می کند و رماتیسم
مفصلی می آورد .مثل کشک و آب یا سفیده تخم مرغ است ومربوط به سیستم لنفاوی
یا سیستم ایمنی یا است.از جنس آب وسرد و تر است و کسانی که سردی زیاد
بخورند (ماست ترشی)بلغم فعال می شود. وزیر چشم پف کرده - مزه دهانشان ترش
می شود – پوست شل و ول و سفید و آبکی می شود – پوست مقطعی سفید می شود
(برص) و موها زود سفید می شود و مو – لک قهوه ای در سفیدی چشم و سردی دست
وپا و پا درد و زانو درد – لرزش دست و پا (پارکینسون) دیر هضم شدن غذا –
درد معده – تنگی نفس موقع خوردن غذا - قلنج می کنند و دوست دارند ماساژ
بدهند و درد کمر و بین شانه ها و گرفتگی ماهیچه پشت گردن - کسل و خواب آلود
– جاری شدن آب از دهان در خواب – دچار تپش قلب وقتی از خواب بیدار می شود -
رقیق بودن آب بینی – ترشح بینی – سرفه زیاد - فراموشی – دفع ادرار زیاد
همراه با فشار ضعف مثانه .
علت: غذاهای لبنیات و ترشی و سرکه بلغم را زیاد می کند. غذای مضر برای بلغمی مزاج ها: لبنیات – ترشی – لیته – شور – سیب زمینی – عدس – قارچ – گوشت گاو و گوساله – گوشت سفید(برای رماتیسمی ها بد بوده و درد را زیاد می کند)- چای – قهوه – نسکافه – میوه ترش و کال – نارنگی – کیوی – گرمک(سرد است) – خیار پوست کنده – لیمو شیرین – سوپ جو با زنجبیل درمان: گوشت (شتر – گوسفند - کبوتر – سار – گنجشک) – ادویه جات (هل – دارچین – زنجبیل – زیره – زعفران – زنیا – سرنجان – خولنجان – سیر- موسیر – خردل) - سبزیجات(کرفس – نعناع – ریحان – جعفری – ترخون – مرزه) - کلم – مارچوبه – هویج - کدوحلوایی ( درصورت داشتن یبوست با ادویه گرم مصرف شود اگر یبوست ندارید مصرف نکنید ) - لیمو ترش – گندم – نخود – گردو هندی – قدومه شیرازی
غذاهای مفید برای افراد بلغمی مزاج
| |
۱۳٩٠/۱/۱٠ |
صفرا مزاج ها |
صفرا مزاج ها یعنی شخصی که با مزاج پایه صفرا متولد شده صفرا باعث تیزی و حدت در
جریان خون میشه ...خون در مغز این افراد فرز تر جریان داره پس مطالب رو زود
میگیرن!!حافظه خوبی دارن ...حدت ذهن دارن..حاضر جواب و پر حرف هستن همیشه
جواب توی آستین دارن .... کم نمیارن قیافه آدمهای صفراوی: میزان بزرگی دهان و بینی رو نسبت به
فرد ی با مزاج معتدل می سنجیم علی الخصوص اگر خانم باشن و انتظار نمیره یه
خانم صفراوی دهان و بینی آنچنان بزرگی داشته باشه....به هر حال یه بزرگی در
دهان یا بینی هست البته بستگی به شدت حرارت و صفرا داره آدمهای صفراوی مزاج در نیمه ماه قمری
وقتی قرص ماه کامل است دچار جوش و خروش بیشتری میشوند و احتمال اینکه
برخوردها و رفتارهای گزنده ای نسبت به دیگران داشته باشند بالا تر است.. مثال: موهای افراد صفراوی مزاج خیلی زود چرب میشه گاهی بعضیهاشون میگن همینکه از حمام میایم بیرون موهامون چربه... اگه دو تا صفراوی با هم ازدواج کنن زندگی پر شور حرارتی خواهند داشت بدترین شغل برای صفراویها فروشنده بودن و راننده تاکسی بودنه!!داغون میشن اساسی.. بیماریهایی که صفراویها مستعد ابتلا به اونها هستن: مثال: صفراوی ها عموما خواب دعوا مرافعه و جنگ و بزن بزن و جکی جان و بروسلی میبینن
غذاهای مضر برای افراد صفراوی مزاج:
مصرف زیاد ادویه و تخم مرغ و سیر و گوشت قرمز ...موز ..خربزه...آناناس ...طالبی ...انجیر...گردو...پسته...فندق...سیاه دانه و شنبلیله.. اینها رو میتونن مصرف کنن اما زیاده روی نشه... خواه نا خواه ادم صفراوی میگه از گردو و فنق خوشم نمیاد چون هر وقت می خورم دهنم آفت میزنه یا جوشای صورتم بیشتر میشه.... بهتره غذاهای گرم مزاج رو با مُصلــِــح ؛ - یعنی یه چیزی که از گرمیه مزاج اون غذا کم کنه و معتدلش کنه- مصرف کنن مصلح غذاهای گرم رو هم کم کم توی تاپیک "تو آنی که می خوری" میگم غذاهای سازگار با مزاج صفراوی ها:
افراد صفراوی مستعد بروز چه بیماریهایی هستند:
اختلال دو شخصیتی با دو قطبی فرق داره با هم !! در مورد دومی ( خون ) مزاجها : اونا هم گرم مزاجن و بسته به شدت حرارت ممکنه بینی و دهان بزرگی داشته باشن یک تعریف مختصر از صفرا
در مزاج صفراوی پوست به رنگ زرد درمیاد
| |
۱۳٩٠/۱/۱٠ |
سودایی مزاج ها |
سودایی مزاج ها سودا یکی دیگه از اخلاط چهارگانه س که رنگش سیاهه(قرمز تیره)
خوده سودا به عربی یعنی سیاهی در رگها هست بیشتر تمایل به رسوب داره ودر پزشکی معادل" سدیمان" هستش اضافیه اون در طحال ذخیره میشه معادل سودا میشه عنصر خاک در طبیعت.. حالا ویژگیهای خاک چیه؟ خاک سرد و سنگینه .خشکه... همش تمایل داره رسوب کنه... خود به خود جابجا نمیشه و اوج نمیگیره مگر با باد!!... میشه روش نقش و نگار کشید... همه چیز هم آخرش به خاک تبدیل میشه آدم سودایی چه قیافه ای داره؟؟ آدمهای لاغری هستن رنگ چهره بادمجانی وتیره س خصوصا دور چشماشون تیره تر هستشعلت تیره بودن دور چشم رسوب سودا در عروق ریز پلکهاست و علت دیگه ای نداره جمجمه ادمهای سودایی نسبت به هیکلشون کوچیکه...یعنی سر و صورت کوچکی دارن( نسبت به هیکلشون) پوست بدنشون خشکه این خشکی رو خودشون احساس میکنن ممکنه به چشم نیاد بیشتر احساس میشه هر تیرگی دور چشم نشانه سوداست حالا یا مزاج پایه فرد سوداست یا در اثر برخی علل سودا بهش اضافه شده...خلاصه اگه دیدید دور چشم کسی تیره تر از صورتش بود بدونید سودای خونش رفته بالا!! خصوصیات اخلاقی افراد سودایی:
مزاج سرد و خشک دارن.. زود دوست نمیشن..در دوستی ها و کارهاشون خیلی احتیاط میکنن پس کمتر گول می خورن!! حد و مرز خودشون رو مشخص میکنن!و اجازه نمیدن کسی قدم به حریم اونها بذاره مثلا اگه در محیط کار همه یه کمد داشته باشن ادم سودایی روی کمدش اسمش رو می نویسه!!که؛ آره!!این مال منه! بهش چپ چپ نگاه نکنید... یا مثلا در آپارتمان قسمتی از دیوار حیاط رو با رنگ علامت میذارن که یعنی اینجا تا اینجا مال ماشینه منه!!حتی اگه خالی بود کسی از همسایه ها حق نداره ماشینش رو بذاره.... البته "مشخص کردن حد و مرز" هم طیف داره همه سودایی ها تا این حد تابلو برخورد نمیکنن...ممکنه حد و مرز رو در ذهنشون تعریف کنن کسی هم خبر نداشته باشه به محض اینکه کسی وارد اون حد شد اوضاع شلوغ میشه حرکات افراد رو زیر نظر دارن و مرتب ازشون نکته در میارن!!گاهی هم نکته ها واقعیه و اینقدر ریزه که توجه هیچکس رو به خودش جلب نمیکرد و ممکنه بقیه ابراز کنن که ؛ای بابا !عجب ادم باهوشی !به چه چیزی توجه کرد... این از هوش زیاد نیست از نکته سنجی و ریزبینی اونهاست گاهی نکته سنجی های واهی و بی خود دارن از سر بدبینی و بددلی!! در بررسی اوضاع بسیار موشکافانه و دقیق هستن همه جوانب رو در نظر میگیرن اما در تصمیم گیری مقداری مشکل دارن.. پس میتونن یه مشاور موفق باشن و مدیر رو از همه اوضاع با خبر کنن اما مدیر موفقی نمیشن!! چون شک و دو دلی و این پا اون پا کردن از ویژگیهای سوداییهاست...و نمی تونن تصمیم های مهم و اجرایی و چه بسا یه تصمیم ساده بگیرن... نکته سنجی و ریزبینی در سودایی مزاجها:
یا مثلا در حرفه پزشکی:تصور کنید یه خانمی که صورتش و سرش
نسبت به تنش کوچکتر بود ...چندان باهوش هم نبود اما درتشخیص بیماریها عین
یه کاراگاه عمل میکرد عین یه باز جوی دقیق!!خیلی ریزبین و با وسواس پیش
میرفت تا به تشخیص برسه...همه جوانب و شرح حال بیمار رو در نظر می گرفت یه
نکته هایی به ذهنش میرسید که دور از تصور بود...اما در نسخه نویسی(یعنی
تصمیم گیری نهایی )یه کم این پا اون پا میکرد.. سودای ها ریزبین و نکته سنج هستن یه خاصیت خاک اینه که هر چیزی بالاخره یه روزی خاک میشه... یه پدر سودایی(سر نسبت به هیکل کوچیکتر) که
تمام امور خونه رو زیر نظر داره..واسه هر اتفاقی یا هر وسیله ای که گم بشه
همه رو بازجویی میکنه..مثلا میاد خونه میگه:صبح این آینه اینجا بود الان
چرا اونجاست؟کار کی بود؟ چرا این کار رو کردید؟ بعضی سودایی ها با خودشون حرف میزنن...خاطرات
بد زندگی و بدیهای دیگران رو بارها برای خودشون تعریف میکنن ...و بعضا در
تنهایی میزنن زیر گریه ساعتها زانوی غم بغل میگیرن خودخوری میکنن و غصه های
بی خود می خورن ممکنه یه سودایی هر وقت میره بازار دست خالی برگرده چون
میترسه کفش و لباسی بخره...شک داره...هی میگه :بخرم؟ نخرم؟اگه خوب نباشه؟
اگه طرف سرم کلاه بذاره؟ هیچی ولش کن اصلا نمیخرم بیماریهایی که سودایی ها مستعد ابتلا به اون ها هستن و هر کسی در اثر عدم مراعات اگه سوداش زیاد بشه ممکنه به این بیماریها مبتلا بشه..: سودا سرد و خشکه: متاسفانه درمان سودا مثل صفرا نیست که بشه با یه شربت آب لیمو خنکش کرد سودا باعث خشکی و ترک خوردن ناخن میشه باعث میشه ناخن حالت راه راه(Ridging) ) پیدا کنه...
یه خصوصیت خاک اینه که هر چیزی رو به سمت خودش میکشونه هر چیزی ازش بلند بشه اخرش یه روزی به خودش برمیگرده...مرکز و محور ارکان و عناصر ،خاک هست... سودایی ها هم عین خاک خود محور و خسیس هستن...اینم شدت و ضعف داره ...ممکنه اصلا پول خرج نکنن...یا راحت خرج نکنن....یا مثلا هر چی به کسی قرض دادن مرتب توی این فکر هستن که طرف امانتی رو به موقع بیاره ...یه کتاب به کسی قرض میده بعد از 2هفته کتابو لازم هم نداره اما پا میشه میره دنبالش.... شنیدین طرف چقدر خشکک ناخنه!!(کنایه از خساست) اینم حکایت سوداست که واقعا باعث خشکی ناخن میشه تمام افسردگی ها هم از صدقه سر سوداست....سودا ی نا بجا که ریشه کن بشه خلق طرف میره بالا طرف شاد میشه رسوب سودا در سیاهرگها باعث واریسی شدنه اون رگها میشه در سودایی ها تفکراتی که در کوردکی در مغز رسوب کردن مرتب
بروز پیدا میکنن.آدم سودایی مرتب خاطرات بد کودکی رو یادآوری میکنه..مرتب
بدیهایی که همکلاسی ها بهش کردن ... سودایی ها زودرنج و خود خور هستن ...از کوچکترین حرف ادم برداشت بد و بی مورد میکنن ...زودی به خودشون میگیرن
|
خواص سیر و خواندنی های درباره آن
خواص طبی سیر
سیر از مدتها پیش، برای کاربردهای پزشکی مورد استفاده قرار گرفته است و بیشترین مورد استفاده آن در سالهای اخیر برای موارد قلبی - عروقی و خاصیت ضد میکروبی آن بوده است. ترکیبات سولفور شامل آلیسین، ظاهرات ترکیبات فعالی در ریشه پیاز گیاه سیر است.سیر از منظر گیاه شناسی
نحوه استفاده : خوراکیگیاه شناسی
سیر گیاهی است علفی و دائمی که ساقه آن تا ارتفاع 40 سانتیمتر نیز می رسد . قسمت زیر زمینی آن متورم و مرکب از 5 تا 12 قطعه و محصور در غشاهای نازک و ظریف برنگ خاکستری مایل به سفید می باشد . برگهای آن باریک و نواری شکل برنگ سب تیره و گلهای آن کوچک و صورتی رنگ که بصورت یک چتر در انتهای ساقه ظاهر می شود .انواع سیر
1-سیر آمریکایی بنام Greole نامیده می شود . این نوع سیر دارای پوست سفید بوده و از انواع دیگر قوی تر است .خواص داروئی:
طب قدیم ایران گرم و خشک است اسانس سیر که در اثر تقطیر سیر با بخار آب حاصل می شود برای تغییر طعم غذا مصرف می شود .مضرات :
سیر با آنکه خواص بسیاری دارد باید بحد اعتدال مصرف شود زیرا استفاده زیاد از آن در بعضی اشخاص موجب سردرد ، ضعف نیروی جنسی ، ضعف چشم و عوارض بواسیر می شود . سیر برای آنهائیکه اسهال دارند مضر استتاریخچه سیر
یکی از قدیمی ترین گیاهان مورد مصرف غذایی و دارویی گیاه سیر است. قدیمی ترین اسناد به جای مانده در مورد سیر مربوط به کتیبه های سومریان است که از 2600 سال قبل از میلاد مسیح به جای مانده است.یک سوال رایج در مورد سیر :
نکته بسیار مهم دیگری که مورد سوال بسیاری از مصرف کنندگان سیر است این که بعضی افراد می پرسند آیا می توان حبه ی سیر را بدون جویدن بلعید تا هم بوی کم تری در دهان ایجاد کند و هم از خواص آن بهره مند شوند؟
هندوانه میوه ای با پوست ضخیم و اندازه های متفاوت است. رنگ پوست آن زرد و سبز پررنگ است، داخل آن به رنگ قرمز، صورتی و یا سفید دیده می شود، کمی معطر است و در کشورهای گرمسیر در فصل تابستان مصرف بسیار زیادی دارد. صد گرم آن دارای 30 کیلو کالری ، 4/0 گرم پروتئین ، 2/0 گرم چربی، 4/6 گرم قند ، 3/0 گرم فیبر، 1 میلی گرم سدیم، 7 میلی گرم کلسیم ، 100 میلی گرم پتاسیم، 7 میلی گرم ویتامینC و 590 واحد بین المللی ویتامینA می باشد.
هندوانه خواص بسیاری دارد از آن جمله ضد استفراغ و تهوع است. مخصوصاً برای افرادی که در تابستان دچار گرمازدگی می شوند، نوشیدن آب هندوانه با کمی گلاب می تواند مفید باشد. ضدعفونی کننده بدن و در واقع پاک کننده روده ها بوده است.
درطب سنتی چین پوست هندوانه را خوب می شویند و درجلوی خورشید می گذارند تا خشک شود، سپس ازآن برای مبارزه با بیماری استفاده می کنند ، بدین صورت که 50 گرم پوست هندوانه را درکمی آب می جوشانند و مانند چای آن را می نوشند که چون داری پتاسیم بالاست برای مبتلایان به فشار خون بالا، فشارهای عصبی وهم چنین برای بیماران مبتلا به مرض قند مفید است.
هندوانه با داشتن بیش از90% آب، برای رفع تشنگی بسیار مناسب است. هیچ میوه ای تا این اندازه آب ندارد. چون هنداونه دارای مقدار خیلی کمی سدیم است، آب زیادی از بدن دفع می شود و برای کسانیکه ناراحتی کلیه دارند و افرادی که ادرار غلیظ و زرد رنگ با بوی تند دارند ، بسیارخوب می باشد و حتی با نوشیدن آب هندوانه و آب به مقدار زیاد این مشکل را از بین می برند.
هنداونه به خاطر داشتن ویتامینC و ویتامینA و بتا- کاروتن و لیکوپین ، صدماتی را که در اثر استرس، استعمال دخانیات، سموم محیطی و داروها وارد می شود کاهش می دهد. علاوه بر این ابتلاء به خیلی از امراض دنیای متمدن مثل سفت و سخت شدن دیواره سرخرگ، سرطان (خصوصا سرطان پروستات) و امراض دوران پیری مثل آلزایمر و پارکینسون را کاهش می دهد. علت این امراض رادیکالهای آزاد هستند. ویتامین های هندوانه خطر حمله آنها را به بدن تضعیف می کنند.
دانشمندان دانشگاه بوستون کشف کردند که لیکوپن موجود در هندوانه، پوست را در مقابل اشعه ماوراء بنفش حفظ می کند.
درطب نتروپت خوردن هسته های هندوانه اهمیت زیادی دارد، بدین صورت که هسته را همراه هندوانه درمخلوط کن ریخته تا هسته ها در آب هندوانه خرد شوند. شخصی که آب هندوانه را با هسته خردشده میل کند و هسته را خوب بجود، کمک زیادی به پاک کردن روده می کند. برای افرادی که یبوست دارند، خوردن آب هندوانه به این ترتیب و آب ولرم بلافاصله بعد از آب هندوانه در حالت ناشتا بسیار مفید است چون درمان یبوست با مصرف فیبرومایعات با هم، امکان پذیر است که هر دو در هندوانه موجود است.
از سایر خواص هندانه می توان موارد زیر را نام برد :
1- آب هنداونه به عنوان خنکی برای بیماران مبتلا به تب و بیماریهای عفونی مفید است زیرا عطش و التهاب بیمار را برطرف می کند.
2- هندوانه نرم کننده، ادرارآور و زیاد کننده عرق است، لذا پس از مصرف هندوانه سموم بدن از سه طرف ( ادرار، مدفوع، عرق) دفع می شوند و به زودی شادابی و طراوت مخصوصی به انسان دست می دهد.
3- تخم هندوانه ضد کرم می باشد.
تذکراتی درباره مصرف هندوانه :
1- خوردن هندوانه برای معده و نیروی جنسی اشخاصی که مزاج سرد دارند، زیان آور است.
2- خوردن هندوانه برای اشخاص سرد مزاج تولید درد مفاصل می کند و در این موارد خنثی کننده زیان هندوانه، عسل و قند و امثال آن است.
3- زیاده روی در خوردن هندوانه برای طحال زیان آور است .
4- هندوانه طبیعت سرد دارد، از این رو از مصرف زیاد آن در شب یلدا بپرهیزید .
انبه درختی است زیبا که
ارتفاع آن تا 10 متر میرسد. منشا انبه هند و مالزی و برمه میباشد ولی هم
اکنون در تمام مناطق استوایی و حاره کشت میشود. انبه از 4000 سال پیش وجود
داشته است. برگهای این درخت نیزهای شکل ، گلهای آن زرد یا قرمز رنگ و به
صورت خوشهای وجود دارد. میوه آن که انبه یا منگو نامیده میشود بیضوی شکل و
دارای طعمی مطبوع و شیرین بوده و دارای هستهای نسبتا بزرگ است.
ترکیبات شیمیایی
انبه دارای موادی مانند اسید بنزوئیک Benzoic Acid ، اسید سیتریک Citric
Acid و Puri yellow Dye که ماده زرد رنگی است میباشد. انبه در حدود 15
درصد تانن دارد. هسته انبه دارای چربی زیاد و نشاسته و اسید گالیک Gallic
Acid است..
خواص داروئی
خواص میوه انبه رسیده از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک و نارس آن سرد و خشک است. انبه نارس تولید کننده بلغم و سودا در بدن میباشد.
انبه بسیار مقوی بوده و تقویت کننده بدن است.
انبه تقویت کننده قوای جنسی است.
رنگ صورت را درخشان میکند.
دهان را خوشبو میکند.
ادرارآور است.
یبوست را برطرف میکند.
انبه دارای مقدر زیادی اسید گالیک است. بنابراین دستگاه گوارش را ضد عفونی و تمیز میکند.
انبه تمیز کننده خون میباشد.
خوردن انبه بوی بد بدن را از بین میبرد.
انبه حرارت بدن را کاهش میدهد و تب را پائین میآورد.
برای رفع اسهال مفید است.
خوردن انبه ، سردرد ، تنگی نفس و سرفه را از بین میبرد.
برای درمان بواسیر مفید است.
عطش را برطرف میکند.
انبه چون گرم است برای گرم مزاجان مناسب نیست و این اشخاص باید آن را با سکنجبین بخورند.
خواص مغز هسته انبه
انبه دارای هسته بزرگی است که در وسط آن مغز آن قرار درد که به جای مغز بادام میتوان از آن در شیرینیجات استفاده کرد.
خوردن مغز هسته اسهال را برطرف میکند.
برای معالجه سرماخوردگی مصرف میشود.
سرفههای سخت را درمان میکند.
درمان کننده بواسیر خونی است.
خانمهایی که دچار خونریزی از رحم میباشند و یا بین دو عادت ماهیانه خونریزی دارند برای رفع آن باید از مغز انبه استفاده کنند.
مغز هسته انبه کرم کش و ضد اسهال است.
برای تسکین آسم و تنگی نفس مفید است.
ضد استفراغ است.
دیگر خواص درخت انبه
گل انبه سرد و خشک است و اسهال را رفع میکند.
اگر شکوفه درخت انبه را خشک کرده و هر روز حدود 3 گرم آن را با 10 گرم شکر بخورند سرعت انزال را معالجه میکند.
صمغ درخت انبه را با روغن و آبلیمو مخلوط کنید برای ناراحتیهای پوست مفید است.
برای برطرف کردن ریزش مو ، آب برگهای درخت انبه را روی سر بمالید.
برای تقویت دندان و لثه دم کرده برگ درخت انبه را مضمضه کنید.
مضرات
هضم انبه برای بعضی از افراد سخت است و ممکن است ایجاد خارش و دمل نمائید. اگر خون انبه ایجاد نفخ بکند باید آن را با زنجبیل خورد.
زیتونها (نام علمی: Olea europaea) و (به انگلیسی:Olive)شامل تقریباً ۲۰ گونه درختان کوچک از خانواده Oleaceae بوده و در جهان کهن از حوزه دریای مدیترانه، شمال آفریقا، جنوب شرقی آسیا، شمال تا جنوب چین، اسکاتلند و شرق استرالیا پراکندگی گستردهای داشتهاند. آنها همیشه سبز بوده و دارای برگهایی کوچک و یکپارچه هستند که روبروی هم قرار گرفتهاند. میوه این گیاه یک شفت میباشد.
معروفترین گونه شناخته شده این گیاه زیتون اروپایی نام دارد Olea europaea که از دوران باستان برای تهیه روغن زیتون و نیز برای خوردن خود میوه آن کاربرد داشتهاست (که در حالت طبیعی تلخ است که باید در معرض تخمیر طبیعی قرار گیرد و یا به منظور قابل خوردن نمودن، آن را در آب نمک بخوابانند).
زیتون وحشی به شکل درخت کوچک یا بوتههایی با رشد هرزه و تیغدار است که دارای برگهایی دوک مانند وتیز، رنگ سبزمایل به خاکستری در قسمت بالا میباشد،متن ضخیم زیتون وحشی جوان در قسمت پایین سفید رنگ و دارای پولکهایی مایل به سفید است؛ گلهای سفید کوچکی دارد که کاسه و جام گلها دارای چهار درز کاسه گل، دو پرچم و کلاله شکافته میباشد این گلها به تدریج به شکل خوشههایی که ازبغل برگها ظاهر میشوند بر روی چوبهای سالهای آخر میروید؛ شفت (میوه) در گیاه وحشی کوچک و دارای غلافی گوشتداراست این غلاف که تعیین کننده ارزش اقتصادی میوه میباشد در نوع وحشی نسبتاً نازک است. انواع کشت شده خصوصیات متفاوتی دارند اما فشرده تر، حاصلخیزتر و بی خار است.
منطقهای بومی و مسلم در سوریه و قسمتهای ساحلی آسیای میانه، فراوانی آن دریونان ومجمع الجزایر آن و کنایات فراوانی که توسط شعرای قدیمی در مورد آن بکار رفته نشان میدهد که زیتون بومی این نواحی بودهاست اما در نواحی دورافتاده از مشرق زمین زیتون کشت نشده و کم و بیش به شکل نوع ابتدایی خود بازگشتهاست. این مسئله نشان دهنده مزیتی ویژه برای خاکهای آهکی و تمایل به نسیم دریایی است، درحالیکه شکوه و جلال خاصی بر روی سراشیبیهای آهکی و پرتگاههایی که بیشتر سواحل شبه جزیره یونان و جزایر کنار آن را تشکیل میدهند ایجاد شدهاست.
از دیدگاه پرورش دهندگان مدرن، تنوع زیتونهای شناخته شده بسیارزیاد است. فقط در ایتالیا حداقل ۳۰۰ گونه وجود دارد اما تعداد کمی از آنها تاحد زیادی رشد میکنند.گونههای اصلی ایتالیا 'Leccino', 'Frantoio'و 'Carolea' هستند.هیچکدام از آنها را نمیتوان با توصیفات باستانی همانند دانست، اگرچه بعید نیست بعضی از گونههای نازک برگ که بیش از همه مورد توجه میباشند از تبار Licinian معروف باشند.درختان پهن برگ اسپانیا میوههای درشت میدهند اما غلاف آنها طعمی نسبتاً تلخ تر دارد و کیفیت روغن آنها نامرغوب تر است.این زیتونهای اسپانیایی است که معمولاً پس ازسوراخ سوراخ شدن و پر شدن پرورده شده وپس از خواباندن در آب نمک تازه خورده میشوند(با فلفل ترشی، پیاز ترشی یا سایر چاشنیها).
درختان زیتون حتی زمانیکه بدون هرس رشد آزادانه دارند دارای رشد بسیار آهستهای هستند اما هنگامیکه امکان رشد طبیعی را در طول چند سال پیدا میکنند گاهی اوقات قطر تنه آنها به میزان چشمگیری افزایش مییابد. De Candolle محیطی بیش از ۱۰ متر (۳۳ پا) را به ثبت رسانده که احتمال میرود عمرآن به چند قرن برسد. قدمت بعضی از درختان زیتون ایتالیا را به اولین سالهای امپراتوری یا حتی روزهای جمهوری روم نسبت میدهند؛ اما همیشه سن چنین درختان باستانی در زمان رشد مورد تردید قرارمی گیرد و شناسایی آنها با توصیفات قدیمی هنوز دشوارتر است.درختان تحت پرورش به ندرت به ارتفاع بیش از ۱۵ متر میرسند (۵۰ فوت) و معمولاً در فرانسه و ایتالیا بهوسیله هرس کردنهای زیاد به ابعادی بسیار محدود ترمنحصر میشوند .چوب آن که به رنگ زرد یا قهوهای مایل به سبز روشن است اغلب با ته رنگ تیره تری رگه دار شدهاست و بسیار سخت و متراکم میباشد چوب آن برای قفسه سازان و خراطان تزئینی بسیار با ارزش است.
محتویات |
درخت زیتون از راههای مختلفی تکثیر میشود اما معمولاً روش قلمه زدن یا خوابانیدن شاخه ارجح میباشند؛ این درخت در خاکهای مساعد به آسانی درخت بید ریشه میکند و زمانیکه قطع میشوند مکندهها رااز ریشه جدا میکند.شاخههای مختلف این درخت را به اندازههای چند اینچی برش میدهند و بصورت نسبتاً عمیقی در زمینهای کود داده شده که میکارند؛ قطعات کوچکتررا گاهی اوقات بطور افقی داخل شیارهای کم عمقی قرار میدهند که اگر با چند اینچ خاک پوشیده شوند به سرعت جوامهایی شبسه مکنده روی آنها ظاهر میشود.
در یونان و جزایر آن پیوند زدن درختان اهلی با انواع وحشی عملی متداول میباشد. در ایتالیا جوانههای جنینی که برجستگیهای کوچکی را روی شاخه بوجود میآورند را به دقت جدا کرده و زیر خاک میکارند (که درآنجا میتوانند رشد کنند) این جوانههای جنینی خیلی زود جوانههای قوی تری را تشکیل میدهند. بعضی اوقات شاخههای بزرگتر را میبرند و با این کار شاخههای جوانی بدست میآید.همچنین گاهی مواقع زیتون از دانه رشد میکنند، غلافهای روغنی رابه منظور تسریع در رشد ابتدا در آب گرم یا در محلولهای قلیایی خیس نموده ونرم میکنند.
در مشرق زمین کشاورزان به درختان زیتون توجه زیادی نمیکنند و شاخهها بی آنکه بهوسیله چاقوهای هرس کاری کوتاه شوند آزادانه رشد میکنند؛ با این همه در دوران خشکسالی طولانی برای حفظ محصول باید آب لازم را تأمین کرد این بی توجهی به کشت زیتون موجب میشود تا درختان در فواصل سه یا چهار سال محصول باردار بدهند بنابراین اگرچه رشد وحشی از نظر ایجاد منظره زیبا مورد توجهاست این کار در زمینهای مناسب و اقتصادی توصیه نمیشود. در نواحی مانند Languedoc و Provence که در کشت این میوه دقت زیادی میشود آنها را در ردیفهایی با فواصل معین میکارند که این فاصلهها بر حسب گونه زیتون متفاوت است. درختان هرس شده و شاخههایی که در سال گذشته دارای شکوفه بودند حفظ میشوند و به منظور چیدن آسان میوهها نوک درخت را کوتاه نگه میدارند، هدف هرس کنندگان ایجاد شکلی گنبدی یا گرد برای درخت است.
گاهی اوقات فضای بین درختان را کود یا مواد نیتروژنی دیگری میریزند؛ در فرانسه استفاده از کهنههای مندرس پشمی برای این کار مورد توجه قرار دارد.گاهی محصولات سالانه متنوعی در این ردیفها کشت میشوند، درکالابریا حتی گندم را با این روش میکارند اما درختانی که در طول سال فاقد برداشت دوباره هستند برای این کار مناسب تر میباشند. اخیراً گونهای درخت کوتاه و پربار با میوههای سبز در مناطق خاصی مخصوصاً در آمریکا مورد توجه قرار گرفته که گفته میشود در این کشور یک محصول دو یا سه فصل بعد از کاشت تولید میشود. انواع معمولی قبل ازگذشت پنج تا هفت سال از کاشتن قلمهها درزمینهای زیتون برای پرورش دهندگان سودمند نخواهند بود.
جدای خساراتی که بر اثر آب و هوا یا آفات آلی به زیتون وارد میشود این میوه حتی در پرورشهای بسیار دقیق هم در خطر میباشد و درختان پرورش نیافته بزرگی که در ایتالیا و اسپانیا دیده میشوند، میزان درآمد خاصی را که موسسات برای پرورش دهندگان نسبت میدهند حاصل نمیکنند. این درختان پیر اغلب محصول فراوان دارند اما به ندرت در دوسال متوالی این اتفاق میافتد و در بسیاری از موارد در ششمین یا هفتمین فصل میتوان انتظاریک برداشت پربار را داشت.
زمانیکه این میوه میرسد پرورش دهندگان دقیق، آن را با دست چیده و جهت انتقال به کارخانه درون پارچه یا سبدهایی میگذارند اما در بسیاری از نواحی اسپانیا و یونان و بخصوص در آسیا زیتونها را با استفاده از اشیاء بلند یا با تکان دادن شاخهها میچینند یا حتی اجازه میدهند تا آنها بطور طبیعی روی زمین بیفتند تا وقتیکه مالکان به راحتی اجازه جمع آوری آنها را بدهند؛ بیشترین علت نامرغوبی روغن زیتون مربوط به بی دقتی مالکان درختها میباشد. برداشت این محصول در جنوب اروپا در ماههای زمستان انجام شده و تا چند هفته ادامه مییابد؛ اما این زمان درهرکشورو نیز با هر فصل و نوع برداشت متفاوت میشود.
مقدار روغن موجود در زیتون بیشتربه نوع میوه بستگی دارد؛ معمولاً پیرابر گیاه از ۶۰ تا ۷۰ درصد محصول میدهد. دردوران باستان پرورش دهندگان زیتون معتقد بودند اگر این گیاه را به فاصله بیش از چند لیگ از دریا بکارند، گیاه موفقی نخواهد بود(تئوفراستوس طولی حداقل حدود ۵۵۵۰۰ متر را معین میکند) اما تجربیات جدید این نظر را تایید نمیکند و اگرچه ساحل مزیتی دارد اما زیتون مدتهای طولانی در نواحی بسیار دوری داخل کشورها کاشته شدهاست. ظاهراً خاکهای دارای کلسیم اگرچه خشک و ضعیف باشد برای رشد سلامت این گیاه بسیار مناسب است اگرچه این گیاه درصورت زهکشی خوب در هرنوع خاک سبک و حتی در خاکهای رسی پرورش مییابد اما همانگونه که پلینی اظهار میکند این گیاه در خاکهای غنی بیشتر مستعد بیماری است.
دربرخی سالها زیتون در معرض حمله آفات گوناگونی است. یک عامل قارچی در چند فصل پربار تمام درخت را فراگرفته و خسارت شدیدی را به باغ وارد میکند. گونهای از گوییزهها به نام Pseudomonas savastanoi pv. Savastanoi به شکل غده در شاخهها رشد میکند و کرمهای پلک بالی از گلها و برگها تغذیه میکنند درحالیکه خسارت اصلی براثر حشراتی است که به میوه حمله میکنند.در فرانسه و شمال و مرکز ایتالیا درختان زیتون گاهی اوقات از سرما رنج میبرند؛ در اوایل قرن هجدهم بسیاری از درختان براثر سرمای بسیار شدید و غیر عادی کنده شده و بر زمین افتادند.بادهای شدید و بارهای مداوم در خلال فصل برداشت نیز موجب آزار میوه میشود.
رده Olea شامل گونههای دیگرو اهمیتهای اقتصادی میباشد. O. paniculala درخت بزرگتری است در جنگلهای Queensland که ارتفاع آن به ۱۵ یا ۱۸ متر میرسد (۵۰یا ۶۰فوت) که از چوب آن الوارهایی سخت و محکم میسازند.هنوز چوب سخت O. laurifolia در ناتال، چوب آهن سیاه مناطق مهاجر نشین آفریقای جنوبی میباشد.
تخمین دوران دوری که زیتون از حالت وحشی خارج شد و تحت کنترل کشاورزان درآمد و بصورت میوه باغی مورد استفاده قرار گرفت ممکن نیست. اشارات فراوانی که در انجیل درباره این گیاه و تولید آن وجود دارد و فراوانی ضمنی آن در سرزمین کنعان و منطقه در سوریه که همیشه زیتون برای اقتصاد ساکنین آن مهم بودهاست موجب این نتیجه گیری میشود که سوریه را محل تولد زیتون پرورش یافته بدانیم. احتمالاً درآغاز، یک گونه اصلاح شده به دست تعدادی از فرقه کوچک سامی افتاد و به تدریج در قبایل اطراف نیز گسترش یافت و با حداقل تلاش به میزان بسیار زیادی پرورش یافت؛ این ماده روغنی درآب و هوای خشک شرق، مادهای بسیار حیاتی برای سلامتی به شمار میرفت و میوه این درخت در آن دوران ابتدایی در بین جنگجویان بربری نمادی از صلح و حسن نیت بود. دورانی بعد و همزمان با توسعه سازمانهای دریایی این روغن بهعنوان یکی از اقلام تجاری به کشورهای آسیای صغیر و مناطق دریایی انتقال یافت و بی تردید گیاه زیتون نیز درپی آن گسترش یافت.
در دنیای هومر همانگونه که در ایلیاد مشخص است، روغن زیتون فقط بهعنوان یک ماده برای ثروتمندان – محصول خارجی – شناخته شده و بیشتر به سبب ارزش آن برای آرایش پهلوانان مورد توجه بودهاست؛ جنگجویان بعد از استحمام به خودشان روغن زیتون میزدند و بدن پاتریکلوس هم عیناً با روغن زیتون پوشیده میشد اما نه اشارهای به کشت این گیاه شده و نه بر روی تاکستانی که روی سپر آشیل نقش شده، جود دارد. اما اگرچه در ایلیاد هیچ اشارهای به کشت زیتون نشده، وجود آن در باغ السینوس و دیگر کنایههای آشنا نشان دهنده این حقیقت است که زیتون در زمان نگارش ادیسه شناخته شدهاست.
هرزمان که به معرفی این گیاه میرسیم تمامی روایات به تپههای آهکی آتیکا بهعنوان اولین مکان کشت آن در شبه جزیره یونانی اشاره دارد. زمانیکه (پوسایدون خدای دریا) و (آتن الهه عقل و زیبایی) برای شهر آینده رقابت میکردند به خواست الهه یک زیتون از صخرههای لم یزرع پدیدار شد (نگهبان هنرهایی که برآن وضعیت روبه افزایش تأثیرجاودانی گذاشت). اینکه این افسانه ارتباطهایی با اولین کشت زیتون در یونان دارد با توجه به داستان جالبی که توسط هرودوت Epidaurianها نقل شده قطعی به نظر میرسد. آنها به علت از دست دادن محصولشان مجبور به مشورت با (پیشگوی دلفی) شدند و مقرر شد تا مجسمه هایDamia و Auxesia (نمادهای حاصلخیزی) را از چوب باغهای زیتون بتراشند سپس تنها در اختیار مردم آتن قرار گیرد، آتنیها به درخواست مردم Epidaurianدرختی را به آنها اعطا کردند مشروط به آنکه هر سال برای آتنا الهه عقل و زیبایی (نگهبان آن) قربانی کنند لذا آنها دستوردلفی را اطاعت نمودند و سرزمینشان دوباره حاصلخیز شد.
درخت مقدس الهه مدت طولانی در آکروپلیس قرار دادشت و اگرچه در حمله ایرانیان نابود شد، دوباره از ریشه جوانه زد (گفته میشود بعضی مکندههای این ریشه، درختان زیتون باغ محل تحصیل افلاطون را بوجود آوردهاند که پس از گذشت سالها هنوز بسیار قابل احترام هستند).
در زمان سولن حقوقدان یونانی زیتون به قدری گسترده شده بود که او وضع قوانینی را برای کشت منظم این درخت در آتیکا ضروری دانست این منطقهای بود که احتمال زیتون ازآنجا به تدریج در تمام نواحی هم پیمان یونان و کشورهای انشعابی از آن انتشار یافت. در ساحل آسیای صغیر که در آنجا مقدار فراوانی از این درخت در زمان Thaleها وجود داشت، این درخت ممکن است در سالهایی پیشتر از آن توسط کشتیهای فینیقی آورده شده باشد، برخی از جزایر دریای اژه نیز ممکن است آن را از همین منبع بدست آورده باشند؛ زیتون جزیره رودز و جزیره کرت نیز شاید ریشهای مانند اینها داشته باشند. اگر از لقب اسکیلس استفاده کنیم، جزیره ساموس باید سالها زیادی قبل از جنگهای ایران دارای درختان زیتون میوه دار باشند.
زیتون جایگزین مناسبی برای چربیهای حیوانی و کره مصرفی مردم نواحی شمال شد و در بین ملل جنوب نیز نه تنها نشانی از صلح بلکه نمایانگر ثروت و وفور کشور بود؛ حمل شاخههای آن در جشن بزرگ یونان، افشاندن زیتون وحشی برای قهرمانان المپیک، تاج زیتون فاتحان رومی درمراسم استقبال، و مواردیکه سواره نظامها در بازدیدهای امپراتوری همانند هدیههای نمادین صلح بکار میبردند (دوران بربرها) که فقط با پیروزی حفظ میشدند.در بین یونانیان روغن زیتون بهعنوان یک ماده غذایی مهم و نیز برای کاربردهای خارجی اهمیت زیادی داشت. رومیان بیشتر از آن در آشپزی و غذا استفاده میکردند و بهعنوان مادهای ضروری برای آرایش پرارزش بود، و در روزهای پرشکوه امپراتوری بعدی این بصورت یک اصل درآمد که زندگی طولانی و خوش به دو مایع بستگی دارد: با شراب و بدون روغن.
پلینی بصورت مبهمی پانزده گونه زیتون کشت شده در دوران خودش را توصیف میکند که با ارزشترین آنها Licinian نامیده میشد و روغن بدست آمده از آن در Venafrum در ناحیه کامپانیا عالیترین نوع شناخته شده برای خبرگان رومی بود؛ تولید Istria و Baetica در شبه جزیره ایتالیا بهعنوان رده دوم مورد توجه قرار داشت.
خوراک شناس امپراتور با خواباندن زیتون خام در آب نمک بهعنوان تحریک کننده اشتها به این میوه ارزش بیشتری بخشید که کمتر از انواع جدید آن نبودند و ترشی زیتون با حفظ خصوصیات طعم خود در انبارهای زیر خاک پمپی یافت شدهاند. آب تلخ زیتون یا پس مانده حاصل ازآن در خلال روغن گیری (به نام آمورکا) و برگهای گس آن دارای خواص بسیاری هستند که نویسندگان دوران بسیار دوربه آنها اشاره کردهاند. پزشکان رومی از روغن زیتون تلخ وحشی در پزشکی استفاده میکردند ولی کاربرد آن بهعنوان غذا یا در آشپزی مشخص نیست.
در عصر حاضر این میوه گستردگی فراوانی در جهان پیدا کردهاست و اگر چه ناحیه مدیترانه که خاستگاه آن است همچنان تولید کننده عمده زیتون میباشد، این درخت اکنون در نواحی بسیار زیادی که برای توزیع کنندگان اولیه آن ناشناختهاست با موفقیت کشت میگردد. یک درخت زیتون که با دیوارهای آجری بلند محافظت میشود در باغ فیزیک چلسی، لندن نگهداری میشود. مدت زمان کمی پس از کشف قاره آمریکا توسط ساکنین اسپانیایی به آنجا انتقال یافت.
این گیاه در شیلی به فراوانی سرزمین اصلی زیتون کشت میشود (گاهی اوقات تنه درخت قطور میشود) درحالیکه روغن بدست آمده از میوه آن کیفیتی متوسط دارد.بعد از آن، زیتون وارد کشور پرو شد اما به موفقی شیلی نبودهاست.درقرن ۱۷ (مبلغان مذهبی یسوعی) آن را به مکزیک بردند و توسط همین نمایندگان در کالیفرنیا کاشته شد که در آنجا براثر مدیریت بی دقت فاتحان انگلوساکسون کشت آن متوقف گشت. درایالات جنوب شرقی نیزبه کشت آن مبادرت شده مخصوصاً در کارولینای جنوبی، فلوریدا و میسی سی پی. این گیاه درون بسیاری از کشورهای نیمکره شرقی کشت شده که به علت نوع کشت در قدیم ناسازگار محسوب میشدهاست. در ایران و ارمنستان آن را در دوران نسبتاً اولیه تاریخ میشناختند و در حال حاضر باغهای زیتون بسیار زیادی در مصر علیا نیز وجود دارد.درخت زیتون به کشاورزی چین نیز معرفی شدهاست و یکی از منابع مهم افزوده شده برای کشاورزان استرالیایی میباشد. کوینزلند دارای آب و هوایی بسیار مطلوب برای زیتون است، در جنوب استرالیا نزدیکآدلاید شدیداً رشد رشد میکند و احتمالاً مناطق ساحلی فراوانی در این قاره جزیرهای وسیع وجود دارد که امکان پرورش این گیاه نیست. همچنین زیتون با موفقیت در برخی قسمتهای جزایرمهاجر نشین معرفی شدهاست.
زیتون در دستورات غذایی متفاوتی کاربرد دارد: در مخلوطهای نوشیدنی چاشنی معروفی برای ماتینی است، در سوسیسها ممکن است در مارتادلا مورد استفاده قرار بگیرد و .... استفاده از آن درپخت نان نیز بسیار رایج میباشد.
پرورش زیتون خصوصیت اصلی کشاورزی آمیخته مدیترانه میباشد وبه علت مناسبت روغن زیتون بهعنوان محصولی صادراتی، نقش زیادی در توسعه اقتصادی یونان باستان ایفا کردهاست.مثلاً ناحیهای در آتن به نام اتیکا از دوران تاریخی ابتدایی وارد کننده غلات و صادر کننده روغن زیتون بودهاست. صنعت سفالگری مردم آتن نیز به علت تقاضا برای ظروفی که در آنها روغن زیتون صادر شود شدیداً تحت تأثیر قرار گرفت.
«ناصرخسرو»درسفرنامه خودازوجود زیتون درطارم رودبار سخن گفتهاست.
زیتون نقرس و رماتیسم را درمان میکند، برگ زیتون با اثر مقوی درمان کننده فشار خون و زخمهای عفونی است. شیرابهای قندی تحت نام (مان زیتون) از ساقه این درخت ترشح میشود که مصرف خوراکی دارد. همچنین برگ زیتون نیز حاوی گلوکزید، مواد قندی، مواد تلخ، کلروفیل، اسید گالیک، تائن، موم و مانیت است. روغن زیتون، سوزش و درد ناشی ازسوختگی را تسکین داده و از بروز تاول جلوگیری میکند. کمپرس پوست در موارد آفتاب زدگی، سرمازدگی، گزش مار، عقرب و حشرات با روغن زیتون سبب تسکین درد و سوزش و التیام میشود. همچنین ماساژ پوست با روغن زیتون، تعریق زیاد را کاهش داده، مژه و ابرو را تقویت میکند. این درحالی است که ماساژ پوست سر با روغن زیتون سبب تقویت پوست و مو گشته و شوره سر را برطرف میسازد و موهای سپید شده را سیاه مینماید. چند قطره روغن زیتون سریعا خارش و سوزش چشم و پلک راتسکین داده و آبریزش چشم را برطرف ساخته و قوه بینایی را تقویت میکند.
مخلوط مساوی روغن زیتون و گلیسیرین نیز نقش مفیدی در معالجه پوست پای ترک خورده، درمان شوره سر و ریزش مو، جلوگیری از سفیدی مو دارد. پوست و برگ درخت زیتون دارای خواص تببر است.
اجزای مغذی خاص در روغن زیتون و برخی غذاهای دیگر میتواند دلیل تأثیر مثبت رژیم غذایی مدیترانهای بر سلامت قلب باشد. این ترکیبات که تحت عنوان “فنل” نامیده میشوند اثر آنتی اکسیدانی، ضد التهابی و جلوگیری از تشکیل لخته در عروق دارند. در این مطالعه تأثیر سودمند روغنهای زیتون سرشار از فنل بر عملکرد عروق خونی مشخص شدهاست. مصرف غذاهای غنی از ترکیبات فنلی میتواند سلامت قلبی عروقی را بهبود بخشد و بر قلب نیز تأثیر حفاظت بخش دارد.
تحقیقات نشان داده که مصرف روزانه دو قاشق غذا خوری (۲۳ گرم) روغن زیتون، خطر ابتلا به بیماریهای قلبی را کاهش میدهد که این امر، به دلیل وجود چربیهای اشباع نشده در این روغن است. بنابراین برای جلوگیری از ابتلا به این بیماری، بهتر است که به جای چربیهای اشباع شده از روغن زیتون استفاده شود تا میزان مصرف کالری روزانه از حد لازم بیشتر نباشد. همچنین روغن گردو و اسید چرب امگا۳ که در گوشت ماهی و سبزیجات وجود دارد همچون روغن زیتون، اسیدهای چرب اشباع نشده دارند و بنابراین برای پیشگیری از ابتلا به بیماریهای قلبی مفیدند.
روغن زیتون دفع کننده سنگ کیسه صفرا است برای این منظور باید آنرا با آبلیمو مصرف کرد . روغن زیتون برای رفع سرفههای خشک مفید است . برای رفع پیوره لثه، روغن زیتون را بر روی لثه بمالید .برای برطرف کردن خراش و ترک پوست جویدن برگ زیتون برای از بین بردن زخمهای دهان مفید است وزیتون تقویت کننده نیروی جنسی است. مصرف روزانه زیتون از امراض قلبی وسرطان جلوگیری میکند و بالاخره روغن زیتون بهترین روغن برای پخت و پز میباشد زیرا در اثر حرارات خراب نمیشود.
حاوی میزان زیادی روغن غیراشباع مونو میباشد.
حاوی مواد شیمیایی گیاهی است که باعث کاهش کلسترول و خطرا ابتلا به سرطان میشود.
حاوی میزان زیادی آنتی اکسیدان است.
دوام و مدت نگاهداری آن نسبت به روغنهای دیگر بیشتر است و حتی میتوان آن را فریز کرد.
گرچه فواید روغن زیتون بسیار بیشتر از مضرات آن است، اما این محصول هم ضررهایی دارد.
مصرف روغن زیتون خطر سرطان سینه را کاهش میدهد ایسکانیوز - پژوهشگران معتقدند مصرف روغن زیتون خطر سرطان سینه را در زنان کاهش میدهد به گزارش سرویس علمی پژوهشی ایسکانیوز، تحقیق روی سلولهای سرطان سینه در زنان نشان داد که اسید اولئیک روغن زیتون اثر ژن سرطان زای این بیماری را کاهش میدهد. پژوهشگران به زنان توصیه میکنند که در رژیم غذایی خود از زیتون و روغن آن استفاده کنند. همچنین روغن زیتون به جز خاصیت ضد سرطانی فواید فراوانی دارد که از آن جمله ملین بودن آن و نرم کردن عضلات و آرامبخشی درد استخوان است. همچنین روغن زیتون به موها نرمی و لطافت خاصی میبخشد و باعث تقویت مو میشود. عصاره زیتون برای چین و چروک پوست بسیار مفیداست و باعث لطافت و نرمی و شادابی پوست صورت میشود. اخیرا دارویی بنام زیتونکس در ایران تولید شده است که از عصاره برگ زیتون تهیه شده است و برای درمان تبخال از ان استفاده می شود.